بدون عنوان
آنچه می نویسم برای دخترم است که ان شاالله بخواند و یاد بگیرد چگونه زیستن را. خواب دیدم در خواب گفتگویی با خدا داشتم. خدا گفت : پس میخواهی با من گفتگو کنی ؟ گفتم : اگر وقت داشته باشید. خدا لبخند زد و گفت : وقت من ابدی ست. چه سئوالاتی در ذهن داری که می خواهی از من بپرسی ؟ گفتم : چه چیز بیشتر از همه شما را در مورد انسان متعجب می کند ؟ خدا پاسخ داد : این که آنها از بودن در دوران کودکی ملول می شوند. عجله دارند بزرگ شوند و بعد حسرت دوران کودکی را می خورند. این که سلامت شان را صرف به دست آوردن پول می کنند و بعد پولشان را خرج حفظ سلامتی می کنند. این که با نگران...
نویسنده :
فاطمه مامان گلها
7:49