نرگسنرگس، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 29 روز سن داره
نسترننسترن، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 15 روز سن داره

گلهای باغ زندگیمون

21 ماهگی نرگسم

1392/6/18 8:30
498 بازدید
اشتراک گذاری

منو عشقمماهگیت مبارک عزیزم              

 

 

 

 

دختر نازم وارد 22 مین ماه زندگیت شدی عزیز مامان دیگه چیزی به تولد دو سالگیت نمونده.

ماشالا بزرگ شدی، خانم شدی عزیزم. وقتی می خوام نماز بخونم سریع میای کنارم و میگی مماز یعنی میخوای نماز بخونی و یه مهر برات میذارم شما هم با من شروع میکنی  هر دفه نگام میکنی ببینی چیکار میکنم و شما تکرار می کنی.

البته یه چادر خوشکل که ننه پروانه پارچه اش رو بهم داد برات دوختم خیلی رو سرت قشنگه فعلا" دوربینمون خراب شده عکسش رو بعدا" میذارم.

Love Divider Graphic for Facebook

 

یه روز از مغازه موز خریده بودم بهت دادم از اون روز میگیم نرگس پول رو کجا ببریم میگی مماغه ، میگم چی بخریم میگی مووووز .

تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست                   نفسمی                     تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست

 

 یه بسته خمیر بازی برات گرفتیم چقدر ذوقشونو کردی و خوشت اومد . هر روز همین که می بینیش خیلی خوشحال میشی و  باشون بازی میکنی ما هم باید در کنارت خمیر بازی کنیم .حتی شکلای الکی رو چقد خوشت میاد و نشون میدی و به زبون خودت  باشون حرف میزنی. الهی من فدای شیرین زبونیات عزیز دلم .

 چقد دوچرخه سواری رو دوست داری . به ماشین و دوچرخه و هرچی چرخ داره میگی بی بید. عاشق ماشین سواری هستی طوری که هروقت بابایی یا بابا جون یا دایی رو می بینی میخوان سوار ماشین بشن جایی برن کلی دنبالشون سروصدا راه میندازی که منم میخوام بیام تا اینکه مجبور میشن یه دوری ببرنت بیرون.

فقط عزیز دلم یه مشکلی که هست شاید هم مشکل نباشه و من  الکی نگرانم، اینه که توی خونه اینقدر شلوغ بازی می کنی و حرفای قشنگ قشنگ میزنی ، اینقد شیطنت می کنی ولی بیرون یا خونه کسی که میریم یا وقتی بچه های دیگه رو میبینی در حال بازی کردن فقط کنارم میشینی بدون اینکه حرفی بزنی هرچی ازت سوال میپرسن جواب نمیدی در صورتی که همشو بلدی جواب بدی. اونا هم فکر میکنن تو حرف نمیزنی . با بچه ها خیلی بازی نمی کنی .

 این مدت که خاله راضیه خونه بود و برا امتحانش درس میخوند شما هم میرفتی و کنارش مینشستی و ادای درس خوندن اونو در میاوردی و مزاحم خاله میشدی اونم دلش نمیومد چیزی بهت بگه. پشت میزش مینشستی و میگفتیم عزیزم خاله داره درس میخونه دکتر بشه ، تو میخوای چیکاره بشی ، میگی دودور.

خلاصه به یه بهانه ای از اتاق بیرون میرفتی. الهی مامان فدات بشه

نفس مامان خیلی چیزای دیگه هستش که دیگه وقت نیست بنویسم . ایشالا که هرچه زودتر برامون جور بشه بریم زیارت آقا امام رضا ، که روزشماری میکنم برای اون روز چون خیلی دلم هوایی مشهدالرضا شده.

یا امام رضا کوچولوهای عزیزم در پناه تواند .کمکم کن خوب تربیتشون کنم و پرورششون بدم .

یا ضامن آهو

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (15)

آبجی حنانه
19 شهریور 92 9:52
مبارکههههههههههه عزیزم
مریم (مامان ثنا جون)
19 شهریور 92 13:30
سلام به نرگس جون و نی نی کوچولو خدا را شکر که خوب هستید ببخشید دیر به دیر میام بهتون سر میزنم
مامان یاسمن و محمد پارسا
19 شهریور 92 16:32
21 ماهگیت مبارک نازی خانم


مامان یاسمن و محمد پارسا
19 شهریور 92 16:33
ایشالاه به سلامتی و به زودی به طرف مشهد
(زهره)مامان فاطمه
20 شهریور 92 9:24
یعنی ناخواسته بود .الان چند وقته؟ نگی چقدر فضولم
میدونی من خیلی بهش فکر میکنم ولی بعد پشیمون میشم آخه فاطمه هم کوچیکه هم شیطون.


خدا خواسته عزیزم- الان تازه میرم تو ماه 5
(زهره)مامان فاطمه
20 شهریور 92 9:42
عزیزم یعنی بهمن به دنیا میاد .خیلی شجاعی
ایشااله خدا به نرگس عزیزم وشما ونینی کوچولو سلامتی وتندرستی بده


ممنون عزیزم
☁☀☁ مامان تسنيم سادات
20 شهریور 92 9:53
سلاااااااام مامانى جوووووون

حالت چطوره دخملاى ناز ما چطورن

رفتين مشهد خيلى التماس دعا


محتاجیم عزیزم شما هم ما رو دعا کنید


زهره ( مامان نازنین زهرا)
20 شهریور 92 10:34
سلام این اولین باره که به وبلاگ نرگس خانم میام. خیلی واسم جالبه من و شما خیلی باهم تفاهم داریم. اول که تقریبا دخترهای نازمون هم سن هستند. بعدش هم هردومون ناخواسته بارداریم. نینی دوم من هم بهمن دنیا میاد . دقیقا میدونم چه حسی داری. هم سخت هم شیرین. خیلی خوشحال شدم از آشنایییتون. اگه دوست داشتید با هم دوست بشیم.


از آشناییتون خوشبختم. چشم منم لینکتون میکنم
زهره ( مامان نازنین زهرا)
20 شهریور 92 10:37
راستی یه شباهت دیگه هم داریم منم مثل شما مشتاق زیارت امام رضا هستم. خیلی دلم میخواد بطلبه و برم. ایشالله که هممون و بطلبه. التماس دعا


ایشالا قسمت هردوتامون بشه. التماس دعا
زهره ( مامان نازنین زهرا)
20 شهریور 92 10:49
الآن که داشتم مطالب قبلیتون و میخوندم یه شباهت دیگه هم دیدم. ماهم داریم خونه میسازیم و این روزها بابای نازنین زهرا هم مثل بابای نرگس جون مشغول کارهای ساختمون هست. ایشالله که از قدم نینی های جدیدمون موقع دنیا اومدنشون توی خونه خودمون باشیم. آمین.


آمین
زهرا (مامان طه )
20 شهریور 92 23:07
سلام عزیزم خوبی؟

نرگس جون خوبه؟ شرمندم من یه مدت سرم شلوغ بود انشالله از این به بعد تند تند میام پیشتون

میبوسمتون
21 ماهگیشم مبارک


قرررربونت لطف می کنی
♥ نیم وجبی ♥
21 شهریور 92 1:13
21 ماهگیت مبارک باشه دخمل طلا

ممنون خاله جون.

مامان ضحــــــــــــــا
23 شهریور 92 8:13
سلام
21 ماهگيت مبارك نرگس جون
انشاالله كه دودور بشي خاله
ماماني اين كه خيلي خوبه بچه خونه شلوغ باشه و بيرون آرام و ساكت.

هم خوبه و هم بده
فرشته
24 شهریور 92 17:58
مبارکـــــــــــــــــــــه عزیزم
منصوره مامان زهره
4 مهر 92 23:35
21 ماهگیت مبارک خاله جون


ممنون خاله جون