از شیر گرفتن نرگس
سلام خدمت دوستای عزیز
ماه مبارک رمضان رو به همگی البته با چند روزی تاخیر تبریک میگم. امیدوارم که بتونیم به خوبی از از این چشمه زلال معرفت بنوشیم و سیراب بشیم .
تو این مدت که ننوشتم واقعا" حوصله پای نت نشستن و نوشتن مطلب رو نداشتم.
نرگس عزیز من که حالش خوبه الحمدلله . خودم هم که تو این مدت یا دکتر بودم یا سونوگرافی یا آزمایشگاه و ... یک هفته پیش رفتم مرکز بهداشت تشکیل پرونده دادم . گفتن که نرگس رو باید از شیر بگیرم چون دیگه این شیری که میخوره خیلی مقوی نیست براش و از طرفی روی رشد نی نی کوچولومون هم تاثیر میذاره و خودم هم که تو این مدت ابتدای بارداری چون به نرگس شیر میدادم دچار ضعف شدید می شدم و خیلی زود گرسنه میشدم احساس کردم خودم هم ممکنه آسیب ببینم .
بالاخره تصمیم گرفتم که نرگس خانمی رو از شیر بگیرم . به این ترتیب روزها یه جورایی سرشو گرم میکردم و شیرش رو توی روز قطع کردم ولی شبا خیلی بی تابی میکرد و برام سخت بود . یه شب رفتیم خونه یکی از دوستان که تازه بچشون به دنیا اومده بود و مامانش هم اونجا بود و راهنمایی های خوبی کرد ( من هنوز به مامانم اینا نگفته بودم که بتونن راهنماییم کنن ) خلاصه همون شب تصمیم گرفتم که دیگه شیر شبش رو هم قطع کنم. و به لطف خدای مهربون و توسل به ائمه عزیز تونستم به راحتی طی دو شب نرگس خانمی رو از شیر بگیرم . و الان دختر گلم دیگه بزرگ شده و شیر نمی خوره . الهی من فداش بشم چقد دلم میسوخت که نتونستم تا دو سالگی بهش شیر بدم ولی خوب دیگه خواست خدا این بوده. الهی شکر.
حالا فهمیدین که واقعا" سرم شلوغ بوده و درگیری زیاد داشتم