نرگسنرگس، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 3 روز سن داره
نسترننسترن، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 20 روز سن داره

گلهای باغ زندگیمون

روز قبل از انتخابات

1392/3/27 0:24
469 بازدید
اشتراک گذاری

حالا به عقب برمیگردیم چون نتونستم بنویسم. یک روز قبل از انتخابات تولد حضرت ابالفضل العباس بود. خاله لیلا سفره حضرت ابالفضل انداختن.

من می خواستم برم مراسم ختم یکی از آشناها نرگسو دادم به مامانم اینا با خودشون بردن خونه خاله. بعد از مراسم ختم منم رفتم اونجا. زیارتی خوندیم و  مولودی خونی و نذری .

و نرگس هم بهش خیلی خوش گذشت چون بچه هایی اونجا بودن با اونا سرگرم شد

به زور چند تا عکس از نرگس و عسل و آیناز دخترای دخترداییم گرفتم که خیلی خوب نشدن

 

 

یکیشونو تنظیم میکردیم یکی دیگشون به هم میزدن تنظیمشونوخنده

 

با این وسایل مشغولشون کردیم که درست بشینن بازم نشد.خنده

عسل خانمی نکن تو دهنتنیشخند

 

بعدش که خواستیم برگردیم خونه هرکاری کردیم با ماشین بریم نرگس خانمی در می رفت که پیاده بیاد. به سه راهی تپه قلات که رسیدیم دوید سمت تپه و می گفت قلات ، بر خلاف میلم با خواهرم مرضیه بردیمش تپه. ولی واقعا" خوش گذشت. چشمک

عکس های روی تپه در ادامه مطلب

 

عزیز دلم چه ذوقی میکرد بچه ها رو میدید سوار تاب برقی شدن . ولی مامانی تو هنوز کوچولویی نمیتونی سوارش بشی

 

 

 

 

هر وقت میبردمت سوار سرسره می ترسیدی تنهایی بشینی و بری پایین ولی امروز دستتو نگرفتم گذاشتم خودت بری چه ذوقی کردی و بهت چسبید .

 

 

 بچه ها رو دید پفک دارن دیدم دوست داره علی رغم میل باطنیم براش خریدم  .لبخند

 

 

دیگه وقت اذان رسید و هوا هم میخواست تاریک بشه زنگ زدیم بابابزرگ اومد و همراهش رفتیم.

شبش هم خونمون مهمون زیاد داشتیم و امیرمهدی و آرتمیس هم بودن با نرگس بازی میکردن .زن عمو زهره باهاشون بازی میکرد که مشغولشون کنه و سر و صدا راه نندازن

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مامان تارا
27 خرداد 92 0:44
اااا نکن تو دهنت /اولش فکر کردم شیشه شیرشه

خوش به حالتون تا میتونین تو این هوای پاک و تمیز نفس بکشین

ما که اینجا گرما یه طرف یه طرف هم گرد و خاک همیشگی یه روز هم هوا پاک نمیشه / خسته شدیم دیگه ازبس تا ته ریه مون گرد و خاک نشسته

این تپه قلات چه جای قشنگیه
خوش باشین همیشه

برای نرگس جوووووووووون

عزیزم شما هم تشریف بیارید

مامان تسنيم سادات
27 خرداد 92 9:59
خيييييييلى قشنگ بود چه منظره هايى ... بچه ها هم عاشق بازززززززى ....! حسابى كيف كردن
مامان مرضیه
27 خرداد 92 17:12
چه عکسای قشنگی چه منظره هایی دخترمون میدونه کجا بره خدا حفظش کنه خاله ایی ببوسش
مامانی طهورا
29 خرداد 92 9:46
قلبون نرگس خانوم ناز و مامانی
مامان ایلیا
29 خرداد 92 12:43
سلام مامانی جون.خیلی عکسای قشنگی بود.ماشالله به این دختر ناز و دوست داشتنی.یه عالمه بوسش کن.
اگه شد رمز رو به منم بدید


ممنون از حضورتون. چشم
مامان یاسمن و محمد پارسا
30 خرداد 92 8:06
به به چه منظره های قشنگی خیلی جالب بود ادم اینجا ها را که می بینه هوس مسافرت می کنه همیشه شاد باشید
نرگس عزیزم کار غیر اخلاقی تبلیغ بد وای وای مامانی اون پفک چیه دست اون بچه مامانی تو را خدا از این چیزا به گلمون نده براش ضرر داره
ارزوی شادی و سلامتی براتون دارم عزیزم

چشم عزیزم سعی میکنم. ولی اگه کارساز باشه

مامان یاسمن و محمد پارسا
30 خرداد 92 8:08
فدای این خاله ریزه فسقلی بشم من
مامان ثمین
31 تیر 92 18:39
سلام عزیزم عجب وبلاگ قشنگی دارین ومطالب خوندنی وجالب وبهترین بخشش فرشته کوچولوتون اگه دوست داشتید ما رو هم لینک کنید تا دوستای خوبی واسه هم باشیم. راستی ثمین جون من توی جشنواره تابستانه نی نی ها شرکت کرده و نیازمند حمایت شماست فقط یک sms کد 102رو بدون هیچ حرف و علامتی به شماره 20008080200 بفرستید یه دنیا ممنون لطفا یادت نره فقط یه sms [تشویش]