تقدیم به خاله جوووووون
سلام سلام
این چند روزه خونمون خیلی شلوغ بود مهمون زیاد داشتیم که عیادت همسرم می اومدن. دستشون درد نکنه ولی پریشب مخصوصا که یه دفعه خیلی شلوغ شد و خیلی اون شب خسته شدم. بین خودمون باشه چون خوب بیماری که تازه روزهای اول عملش هست و اصلا نمی تونه پاشو تکون بده میان عیادتش ، اشکال نداره ولی حداقل باید لطف کنن زود مرخص بشن. ولی خواهر جان بازم اشکال نداره مهمون حبیب خداست. حالا امروز دیگه کسی نیومده تا حالا.
نرگس هم تو این شلوغی ها کمتر بهش توجه میشه طفلک بمیرم براش.
به خودم قول دادم بیشتر بهش توجه کنم چون بیشتر میبرمش پیش مامانم اینا کلاسام که تموم شد دیگه پیش خودمه.
خاله راضیه (خواهر خودم) تهرانه، دو روز پیش باهاش تلفنی صحبت می کردم گفت که عکسای جدید نرگسو بذارم تو وبش تا ببینم. ببخشید آبجی نرسیدم تو این دو روزه عکس بذارم.
این عکسا هم به سفارش خاله راضیه جوووووووون
خدایا من فداش اینجا دو تا سنگ برداشته میزد به هم و از صداش چه ذوقی می کرد.
این خونه رو پارسامهر براش آورده
میره توش و با اسباب بازی هاش بازی می کنه
چقد عینکشو دوست داره بابایی براش خریده
اینجا داره گربه تو باغ بابابزرگشو دنبال می کنه .
گربه سرشو انداخت پایین و رفت دختر گلم براش دست تکون میداد و میگفت بای بای
فکر می کرد گربه می فهمه
اینم گربه ای که نرگس دوستش داره
ما باید حتما هفته ای حداقل یک تا دو بار برای نرگسی اسفند دود کنیم. اونم خیلی دوست داره
و حالا خدمت خاله جون نرگس بگم که نرگس دعا میکنه .دستاشو میاره بالا و میگه گدا گدا گدا گدا
(یعنی خدا خدا خدا خدا)
وقتی نماز می خونم میاد کنارم می ایسته سرشو پایین میگیره و لباشو تکون میده یعنی داره نماز می خونه، مهرو برمی داره بوسش می کنه و سرشو رو مهر میذاره سجده میره توی سجده هم فقط مهرو بوس می کنه. بعد آروم بلند میشه زیر چشمی دور و برشو نگاه میکنه ببینه کسی نگاش می کنه یا نه. بعدش ذوق می کنه و میپره هوا