اولین حمام نسترن
امروز نهمین روز تولد نسترن گلیه.
این روزا حسابی سرمون به بچه داری گرمه و نرگس خانم هم حسابی بچه داری یاد گرفته. دختر گلم خیلی مهربونه و خواهرشو دوست داره،
قبل از تولد نسترن براش یه جفت گوشواره (گوشواره هاش تو سفر مشهد گم شده بود)و یه جفت دمپایی خوشکل و جوراب گرفتیم و براش کادو کردیم، روزی که نسترن رو آوردیمن خونه بهش گفتیم که اینا رو نی نی کوچولو برات خریده و منم بهش گفتم نی نی رو من برا تو آوردم کلی ذوق کرده و هر کی میاد خونه نشونشون میده و میگه اینا رو نی نی برام آورده. مخصوصا" دمپاییشو که اصلا" از پاش در نمیاره و شبا هم باهاش می خوابه تا اینکه خودم از پاش درش میارم.
فقط یه چیزی که هستش از شدت علاقه ای که بهش داره خودش رو میندازه روش و با فشار میخواد بوسش کنه هرچی میگم مامان جون آروم تر خوابه بیدار می شه میگه نی نی منه. یعنی نی نی مال منه شما چکارم دارین.
دمپایی هاشو میاره و نشون نی نی میده و میگه نی نی ممنون.
الهی من فدای مهربونی هات بشم
روز هفتم که ثواب داره نوزاد رو غسل بدیم هرچی به مامانم گفتم که حمومش بده گفت نافش نیفتاده میترسم بد باشه تا اینکه شبش افتاد و دیشب دیگه که روز هشتم بود غسلش دادیم. چقدر هم ناز شده بود ماشالا هزار ماشالا عزیز مامان
خودم هم که به خاطر بخیه های زیادی که داشتم این چند روزه حال خوبی نداشتم ولی به لطف خدا دارم بهتر میشم . این چند روزه هم مامانم خیلی برام زحمت کشیده که واقعا" ازش ممنونم و نمیدونم چه جوری زحمتاشو جبران کنم.
این ها هم عکسای بعد از حمام
این هم خواب ناز بعد از حمام.
فدای خوابیدنت عزیزم ، که چقد تو وقت خواب دوست داشتنی میشی
این هم نرگس خانم گل و ست گردنبند و گوشوارش، که البته گردنبندشو با یه جفت گوشواره دیگه برای تولدش آبجی راضیه براش خریده بود که گوشوارش رو گم کرد و حالا ما اینو براش از طرف نی نی نسترن خریدیم.
فدای تو عزیز
این هم دمپایی هاش که البته بیشتر از گوشوارش دوسش داره